آه
چهارشنبه 93/4/11 3:0 صبح| | نظر
سپاس لیلای مرا که تدبیر امور بدست او است و لیلا ای که بر هر چیز قادر است ، لیلا یم که مى داند خیانت چشمها را و آنچه را سینه ها پنهان کنند و دلها در خویش مستور دارند و او است دقیق آگاه ، محبوبم قرار ده مجنون را از کسانى که نیت کنند و بدنبالش عمل کنند و قرارم مده از کسانى که بدبخت شده ... اى که نیامرزد گناهان بزرگ را جز تو و برطرف نکند بدیها را جز تو ... مرا کمک ده / 1
آری شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَن کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ / بقره 158
مرا کمک ده در این ماه به فرمانبردارى و توبه نگاهمان دار در آن از گناهان و خطا و الهام کن مرا در این ماه به شکر نعمتت و منّت خود را بوسیله انجام کامل اطاعتت بر ما تمام کن که براستى توئى پر نمعت ستوده و درود خدا بر محمد و آل پاکش و مقرر دار براى قبیله مجنون در این ماه کمکى از جانب خود براى انجام آنچه ما را بدان خواندى و طاعت واجب خود و بپذیر آن را که تو کریم ترین همه کریمانى و مهربانتر از هر مهربانى / 2
کمک ده
حتی اگر این پاره تن ، همان یار ِ ، نا یار ام ؛ همدم دیگر همدمم ؛ هستی نیست شده ام ؛ همره نا ره ام حریم شکند ، نفس ام این سوء اماره
که نحیف شده ام که مضطر شده ام
باز برایت ناله سر دهم؟
چشم هایم که به خون نشسته را نمیبینی؟
مجنون تاب ندارد ... آه هایش گلو گیر شده ... جز بر لیلا بر که میتوان امید داشت که دیری است امیدم از دنیا و تمام خاک نشینانش نا امید است ... دلگیرم اما باز تجدد عهد میکنم ... پس چه باک که من رضا ترین بنده ات باشم؟ ... مگر این بلا ها از سوی تو نیست؟ .. از سوی محبوبم ... لیلا ترینم ... پس کدام آغوش باز تر از من برای آنچه تو داده ای ... کیست سزاوارتر از مجنون به آنچه اراده کرده ای
دیشب شبم به ناله آه و فغان گذشت ... یعنی چنانکه میل تو بود آن چنان گذشت
کمک ده که تنها تو می شنوی لیلا مدام من
لَیْسَ شَىْءٌ اَسْمَعَ مِنْهُ یَسْمَعُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ ما تَحْتَ سَبْعِ اَرَضینَ وَیَسْمَعُ ما فى ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَیَسْمَعُ الاْنینَ وَالشَّکْوىوَیَسْمَعُ السِّرَّ وَاَخْفى وَیَسْمَعُ وَساوِسَ الصُّدُورِ وَلا یُصِمُّ سَمْعَهُ صَوْتٌ
شنواتر از او نیست مى شنود از بالاى عرش خود آنچه را در زیر هفت زمین است و مى شنود آنچه را در تاریکیهاى بیابان و دریا است و مى شنود ناله و شکایت را و مى شنود پنهان و پنهان تر از پنهان را و مى شنود وسوسه هاى سینه ها را و کر نکند شنوائیش را / 3
کمک میخواهم و میدانم که تو می شوی
حتی اگر سهم من از این دنیا فقط آه باشد
آقایم مولایم محبوبم تبریک
بپذیر از این بنده مضطر عاصی
جشن نیست رمضانی که گناهان آزمند مرا از تو دور کند
تشییع جنازه زنده ای رو به مرگ است
کاش می باریدی آن هنگـــــــــــام ، باران!
کی بــــــباری بر تن عطــــــــشان یـــاران
آه بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــاران !
باز بی تابم باز کوه دردم
می ترسم این آه های روحم بلای جانم شود
جگرم آتش گرفته ؛ حالا میفهمم که اگر دلم به هم میپیچد و از دردش با صورت به زمین میخورم از این جگر سوخته است نه قلب شکسته ام
طاقت ماندن در این دیوار ها را ندارم
به اینجا که می رسم هر دیواری برایم گور میشود و هر سقف لحد سرد و سخت
تنها سید و مولایم پناهم است
حرم را میگردم گوشه ای دنج از گوهر شاد زانو بغل میکنم مشت ها را باز گره میکنم تا رعشه اش گم شود سر در گریبان تا ناله هام خفه و دیده ام پنهان که این اشک ها برای تو جاری است و نامحرم حق دیدن ندارد ؛ به نیابت ات زیارت کاملی میکنم تا مگر من تبریک نگفته را پاسخی داده باشم
ولی چه سود
باز میلرزد دلم دستم
باز من دیوانه ام مستم
آبرویم را نریزی دل! .... ای نخورده مست
یا مَفْزَعى عِنْدَ کُرْبَتى وَیا غَوْثى عِنْدَ شِدَّتى
اى پناهگاهم در هنگام غمزدگى و اى دادرسم در هنگام سختى و دشوارى
اِلَیْکَ فَزِعْتُ وَبِکَ اسْتَغَثْتُ وَبِکَ لُذْتُ لا اَلُوذُ بِسِواکَ وَلا اَطْلُبُ
به درگاهت زارى کنم و به تو استغاثه کنم و به تو پناه آرم و بجز تو به دیگرى پناه نبرم و گشایش
الْفَرَجَ اِلاّ مِنْکَ فَاَغِثْنى وَفَرِّجْ عَنّى یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ وَیَعْفُو عَنِ
را جز از تو نخواهم پس بدادم برس و گشایشى به من ده اى که بپذیرى (طاعت ) اندک را و بگذرى از (گناه )
الْکَثیرِ اِقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ وَاعْفُ عَنِّى الْکَثیرَ اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُ
بسیار بپذیر از من (طاعت ) اندک را و بگذر از (گناه ) بسیار که براستى تو آمرزنده
الرَّحیمُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ ایماناً تُباشِرُبِهِ قَلْبى وَیَقیناً حَتّى اَعْلَمَ
و مهربانى خدایا از تو ایمانى خواهم که همیشه دلم با آن همراه باشد و یقینى خواهم که (بدان وسیله ) بدانم
اَنَّهُ لَنْ یُصیَبنى اِلاّ ما کَتَبْتَ لى وَرَضِّنى مِنَ الْعَیْشِ بِما قَسَمْتَ لى
که چیزى به من نرسد جز آنچه برایم نوشته اى و خوشنودم کن از زندگى به همان که نصیبم کرده اى
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ یا عُدَّتى فى کُرْبَتى وَیا صاحِبى فى شِدَّتى وَیا
اى مهربانترین مهربانان اى ذخیره ام در غمندگى و اى یار همراهم در سختى و اى
وَلِیّى فى نِعْمَتى وَیا غایَتى فى رَغْبَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى
سرپرستم در نعمت و اى منتهاى شوق و رغبتم تویى پوشاننده زشتیهایم
وَالاْمِنُ رَوْعَتى وَالْمُقیلُ عَثْرَتى فَاغْفِرْ لى خَطیَّئَتى یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
و امان بخش هراس و دلهره ام و چشم پوش لغزشم پس بیامرز خطایم را اى مهربانترین مهربانان / 4
تمام آه های من کمک میطلبند و جز تو چه امیدی داشته باشم؟
که میدانم
امام کاظم ( علیه السلام ) فرمود : دعوة الصائم تستجاب عند افطاره / دعای شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب می شود . / 5
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) فرمود : ان ابواب السماء تفتح فی اول لیلة من شهر رمضان و لا تغلق الی اخر لیلة منه / درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد . / 6
پس چرا تمام نمی شود تمام ناگفته های من؟
ای آه! مکش زحمت بیهوده که تأثیر راهی به حریم دل جانانه ندارد
دعاى امام جواد علیه السلام بعد از نماز مغرب ... استقبال و اعمال شب اول رمضان کریم -1
دعای چهل و سوم صحیفه کامله ( سید طاووس به نقل از امام سجاد علیه السلام) -2
تسبیحات هر روز ماه رمضان . مفاتیح -3
مختصر ترین دعاهای سحر . مفاتیح رجوع به اقبال -4
بحار الانوار ج 92 ص 255 ح 33 -5
بحار الانوار ج 92 ج 93، ص 344 -6
و ... إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ-- نفس یوسف آیه 53
پس چرا تمام نمی شود تمام ناگفته های من؟
دوباره دلم ام داوود میخواهد ، شاید بهشت پسران زهرا ، قطعه 24 اگر ردیف120 و شماره اش 31 ، میشود کنار تو بود مجتبی؟
إِلَهِی إِلَیْکَ أَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً وَ إِلَى الْخَطِیئَةِ مُبَادِرَةً وَ بِمَعَاصِیکَ مُولَعَةً خدایا به تو شکایت مىکنم از نفس زشتم که مرا بسیار به بدیها وا مىدارد و به هر خطا سبقت مىگیرد و به معصیتت بسیار حریص است
آرشیوها
غیرآرشیویها
-
شمشیر فروش ها همه آمده اند...
آه
آنان که آرمیده تسبیح گویند
دلخون تر از همیشه کناری نشسته ام/من عاشقم! بدون صدا ضجه میزنم
مردم چه می کنندکه لبخندمی زنند؛غم رانمی شودکه به رویم نیاورم
کارجنون مابه تماشا کشیده است/ ما را غبار محمل لیلا نوشته اند
صدایم؟ می شنوی مرا؟
دلم به حال دلم سوخت
می گفت
برای نیمه شب . من الغریب الی الحبیب
نجوای مضطر
کیست؟
سکوت کن!
آرام نمیشود
دلخون تر از همیشه کناری نشسته ام/من عاشقم! بدون صدا ضجه میزنم
[عناوین آرشیوشده]